دکتر مصدق گفت: «هژیر! تو شرف داری؟ انتخابات آزاد است؟»
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۷۷۲۱۴
آفتابنیوز :
یکی از پر سر و صداترین انتخابات تاریخ پارلمان ایران، انتخابات دورهی شانزدهم مجلس شورای ملی است؛ انتخاباتی که حکومت میکوشید با مهندسی آن قرارداد تازهی نفت میان شرکت نفت انگلیس و ایران را به نتیجه برساند. در دورهی پانزدهم مجلس با وجود دستکاری فراوان انتخاباتِ آن از سوی حکومت، اما اقلیت پرقدرت حول محور دکتر مصدق و با تلاش بیوقفهی افرادی، چون حسین مکی تلاش دولت ساعد را برای به سرانجام رسیدن قرارداد گس گلشاییان، در نطفه خفه کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انتخابات دور شانزدهم بر اساس فرمان شاه بنا بود روز بیستم مهرماه ۱۳۲۸ آغاز و به مدت پنج روز برگزار شود؛ اما از چند روز جلوتر تلاش حکومت برای مهندسی انتخابات آنقدر واضح بود که مخالفان از جمله همان اقلیت مجلس پانزدهم با محوریت مصدق تصمیم به اقدام جدی برای جلوگیری از آن گرفتند. تصمیم نهایی روز دوشنبه ۱۸ مهر در خانهی دکتر مصدق گرفته شد. کوروش زعیم، عضو کنونی شورای مرکزی جبهه ملی ایران دربارهی این جلسه میگوید: «روز ۱۸ مهر سال ۱۳۲۸ شماری از نامزدهای انتخابات و مدیران مطبوعات در خانهی شماره ۱۰۹ خیابان کاخ، منزل دکتر مصدق، جمع شدند.
دکتر مصدق همان زمان شکایتنامهای با ذکر موارد نقض قانون به انجمن انتخابات فرستاده بود که در اثر آن، رایگیری به طور موقت متوقف شده بود. سپس دکتر مصدق فراخوان داد و از مردم خواست که برای اعتراض، روز ۲۲ مهر در جلوی کاخ مرمر جمع شوند.»
جمعه ۲۲ مهر روز موعود فرا رسید و جمعیت معترض از خانهی دکتر مصدق به سمت کاخ مرمر به حرکت درآمدند. خبرنگار روزنامهی اطلاعات که همان روز برای تهیهی گزارش در صحنه حضور داشت، جریان آن روز را اینگونه توصیف میکند:
چند دقیقه از ساعت ده گذشته بود که آقای دکتر مصدق به همراهی جمعیتی که از صد و هشتاد نفر تجاوز نمیکرد از منزل خود که در خیابان کاخ [فلسطین کنونی]واقع است به سمت کاخ سلطنتی حرکت نمودند. قبل از اینکه جمعیت به راه افتد، در منزل آقای دکتر مصدق با حضور جمعیت بیشتری چند تن صحبت کردند و متذکر شدند که باید سکوت و نظم را حفظ نمود و پس از حرکت به سمت دربار در خیابان کاخ شخص دیگری به نام آقای لارودی بالای سکویی قرار گرفت و مشغول صحبت شد، ولی مورد تعرض سخت از طرف حضار واقع شد.
این مطلب را هم بگویم که در بین این جمعیت عدهای مخالف هم حاضر شده بودند که بلکه از فرصت استفاده نموده و اجتماع را برهم زنند. ناطق را کتک مفصلی زدند خوشبختانه مامورین انتظامی دخالت نمودند و ایشان را از دست مردم گرفتند و جلب نمودند. این پیشآمد موجب نگرانی شد و گفتند ما باید نظم و آرامش را حفظ کنیم، سکوت مطلق داشته باشیم و هیچکس حق نطق و بیان ندارد. به این جهت جمعیت با نظم و ترتیب و سکوت جلوی کاخ سلطنتی در سر چهاراره در کنار خیابان ایستادند.
در این موقع سرهنگ افسر نگهبان گارد سلطنتی با کمال ادب پیش آمد و به آقای دکتر مصدق گفت: «اگر فرمایشی دارید میتوانید وارد منزل اعلیحضرت شوید.» آقای دکتر مصدق جواب داد: «نخیر ما میخواهیم قبلا عرایض خود را به عرض اعلیحضرت همایونی برسانیم.»
افسرنگهبان رفت و به فاصلهی چند دقیقه آقای هژیر وزیر دربار نزد آقای دکتر مصدق که پیشوایی جمعیت را داشتند آمده و گفتند: «اعلیحضرت همایونی فرمودهاند که آقایان هر وقت آمدند به داخل خانهی من بیایند و بنابراین خانهی اعلیحضرت برای ورود آقایان باز است.» آقای دکتر مصدق گفتند: «خیر ما وارد کاخ نمیشویم. اول عریضه را حضور اعلیحضرت همایونی تقدیم دارید ببینیم چه جواب میدهند بعد تصمیم میگیریم.» آقای وزیر دربار رفتند و پس از یک ربع جواب کتبی اعلیحضرت همایونی را برای آقای دکتر مصدق و حضار به شرح زیر قرائت نمودند:
«آقایان بهخوبی اطلاع دارند که من نیت خود را در باب آزادی انتخابات مکرر اعلام داشتهام. از این گذشته همیشهی اوقات آماده هستم هر شکایتی را که آحاد ملت داشته باشند بپذیرم و مورد رسیدگی قرار بدهم.
از طرف دیگر بر آقایان پوشیده نیست که در ظرف این مدت تلگرافات و مراسلات زیادی هم که مبنی بر اظهار رضایت از جریان انتخابات بوده از اکناف کشور رسیده است و با این همه مسلم است در این مورد هم شکایتی که آقایان دارند مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت و در نتیجهی رسیدگی دقیق هر اقدامی را که در حدود مقررات و به موازات قانونی باشد دستور خواهم داد به عمل آورند و با این وصف تصور نمیکنم اساس احتیاجی به تحصن باشد لیکن اگر با این همه مایل باشند برای تحصن هم مانعی در کار نخواهد بود. علاوه بر اینها چنانچه نمایندهی آقایان الان هم بخواهد مرا ملاقات کند آماده هستم.»
اقای دکتر مصدق گفتند: «معلوم میشود اعلیحضرت همایونی میخواهند به شکایات ما رسیدگی کنند بنابراین ما میآییم تحصن اختیار میکنیم تا به شکایات ما رسیدگی شود.» آقای هژیر اظهار داشتند: «بفرمایید، تشریف بیاورید.»
آقای دکتر مصدق گفتند: «بروید از اعلیحضرت همایونی بپرسید آیا حاضر هستند ما برای تحصن بیاییم.» آقای وزیر دربار گفتند: «اعلیحضرت این امریه را از صبح صادر فرمودند و به افسرنگهبان هم دستور داده شده بود و هیچ مانعی ندارد و الان هم به بنده فرمودند.»
آقای دکتر گفتند: «معهذا باز بروید و از اعلیحضرت همایونی سوال کنید.» بار دیگر آقای هژیر رفتند و پس از چند دقیقه مراجعت نموده و گفتند: «اعلیحضرت همایونی فرمودند در خانهی من برای ورود شما و آقایانی که بخواهند تحصن اختیار کنند باز است، بفرمایید.»
در این موقع بین آقایان صحبت شد و گفتند این عده زیاد است، بهتر است بیست نفر تحصن اختیار کنند و بیست نفر آقایان زیر که حاضر بودند برای تحصن انتخاب شدند و قرار شد سایرین متفرق شوند.
آقای دکتر مصدق قبل از تحصن از عواطف اعلیحضرت همایونی ابراز تشکر نمودند که خانهی خود را برای متحصنین باز گذاردهاند و سپس خطاب به جمعیت اظهار داشتند: «هنگام انتخابات دورهی پانزدهم تحصن اختیار کردیم و در آن موقع افرادی که وارد تحصن نبودند و دولت و اشخاص دیگر شکست انتخاباتی ما را به واسطهی تحصن و عدم فعالیت انتخاباتی دانستند و گناه کسر تعداد آرا را به گردن من میگذاشتند، این مرتبه به شما اعلام میکنم در صورتی که انتخابات شروع شد در انتخابات شرکت کنید و فعالیت نمایید تا دولت و مردم غیرمطلع این گناه را به گردن من نیندازند و من هم نتیجهی مذاکرات خود و تحصن دربار را به اطلاع شما خواهم رسانید. سپس به اتفاق بیست نفر آقایان زیر وارد کاخ سلطنتی شدند.»
آقایان عباس خلیلی مدیر اقدام، عمیدی نوری مدیر داد، دکتر حسین فاطمی مدیر باختر، حسین مکی، احمد ملکی مدیر ستاره، جلالی نائینی مدیر کشور، مهندس زیرکزاده مدیر جبهه اعضای کمیسیون اخذ تصمیم تحصن و دوازده نفر آقایان دیگر به شرح زیر:
آقایان دکتر شایگان، نریمان، امیرعلایی، دکتر بقایی، عبدالقدیر آزاد، دکتر سنجابی، آقای سید جعفر غروی، ارسلان خلعتبری، دکتر کاویانی، یوسف مشار، حائریزاده، عدیلی. (اطلاعات، شنبه ۲۳ مهر ۱۳۲۸)
تحصن به روایت دیگر
شمسالدین امیرعلایی (۱۲۷۹ تهران – ۱۳۷۳) از اعضای حزب ایران و جبهه ملی ایران که در دوران نخستوزیر دکتر مصدق مدتی وزیر اقتصاد ملی و همزمان استاندار خوزستان، سپس وزیر کشور و در روزهای منتهی به کودتای ۲۸ مرداد وزیرمختار ایران در بلژیک بود و اتفاقا خود یکی از متحصنین در اعتراض به انتخابات مجلس شانزدهم، ماجرای این تحصن را روایت کرده است، روایت او که تا حدی با روایت رسمی (خبر اطلاعات در فردای آن روز) متفاوت است، ۲۹ سال پس از آن روزها روز سیزدهم اسفند ۵۷ در روزنامهی آیندگان به شرح زیر منتشر شد:
روزی که دکتر مصدق به عنوان یک نمایندهی مجلس تصمیم گرفت برای اعتراض به دورهی پانزدهم [شانزدهم درست است]تقنینیه با یاران خود برای تحصن به دربار برود، به خاطر دارم در خیابان کاخ در منزل شخصیاش عدهی زیادی از مردم جمع شدند. سرهنگ سیاسی از طرف صفاری رئیس شهربانی پیغامی برای دکتر مصدق آورده بود و در حضور جمع که من هم بودم، اظهار داشت: «رئیس شهربانی میگوید جمعی ماجراجو میخواهند به دربار بروند.
جنابعالی از رفتن آنها مانع بشوید و نگذارید که مردم ناراحت شوند.» دکتر مصدق از اینکه او و یارانش را ماجراجو خطاب کرده بودند عصبانی شد و سرهنگ سیاسی را از اتاق بیرون راند. دکتر مصدق خطاب به من گفت: «به مردم بگویید که ما به طرف کاخ سلطنتی میرویم که تحصن اختیار کنیم. اگر کسی صدایی بلند کرد قصد برهم زدن جمعیت را دارد و دهانش را بگیرید که نتواند تحریک کند. شعار ما سکوت است و با کمال نظم باید نزد شاه برویم.»
بعد از آن به طرف کاخ حرکت کردیم. جمعیت انبوه بود و جز صدای پا، صدایی شنیده نمیشد. مردم نظم را رعایت نمیکردند.
به در کاخ که رسیدیم سرهنگ نصیری (رئیس ساواک بعدی شاه) که در آن موقع رئیس گارد سلطنتی بود پیش آمد و به دکتر مصدق سلام داد و گفت: «آقایان چه فرمایشی دارند؟» دکتر مصدق که عریضهای قبلا برای شاه تهیه کرده بود، گفت: «این عریضه را به شاه برسانید، ما برای اعتراض به انتخابات به اینجا آمدهایم.»
سرهنگ نصیری رفت و لحظهای بعد هژیر وزیر دربار وقت ظاهر شد و از طرف شاه گفت: «بیست نفر میتوانند برای تحصن به داخل کاخ بیایند.»
دکتر مصدق خطاب به من، دکتر شایگان و رضا کاویانی گفت: «بیست نفر را انتخاب کنید و نامشان را به هژیر بدهید.» و خطاب به هژیر گفت: «هژیر! تو شرف داری؟ انتخابات آزاد است؟» و بر سینهی او محکم نواخت. هژیر که در این ضربه به عقب رفت، دوباره پیش آمد، بار دیگر مصدق به سینهی او زد و جملهی «هژیر تو شرف داری؟ انتخابات آزاد است؟» را تکرار کرد. هژیر سکوت کرد و نامه و اسامی بیست نفر را که ما تهیه کرده بودیم نزد شاه برد...
شکست تحصن
این ۲۰ نفر که بعدا هستهی اصلی جبهه ملی را تشکیل دادند به مدت چهار روز در کاخ مرمر تحصن کردند؛ تحصنی بینتیجه. آنها در نهایت با ناامیدی کاخ را ترک کردند و با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به ملت ایران، از کار «عمال حکومت» توصیف گله کردند و آنها را دروغگو نامیدند. مخالفان تمام تقصیر این انتخابات را متوجه عبدالحسین هژیر وزیر دربار میدانستند که مسئول مذاکره با تحصنکنندگان هم بود.
هژیر متهم بود به اینکه کوشیده برای انعقاد قرارداد تازهی نفتی با انگلستان وکلای هوادار انگلیس را وارد مجلس کند. او حدود دو هفته بعد روز ۱۳ آبان، اما هدف گلولهی یکی از اعضای فداییان اسلام به نام حسین امام قرار گرفت و کشته شد؛ تروری که در نهایت دولت را به عقبنشینی واداشت و محمد ساعد نخستوزیر وقت دستور توقف انتخابات تهران را صادر و نتایج بهدستآمده را باطل اعلام کرد.
منبع: خبرآنلاینمنبع: آفتاب
کلیدواژه: دکتر مصدق انتخابات اعلیحضرت همایونی آقای دکتر مصدق دکتر مصدق گفت ی دکتر مصدق خیابان کاخ کاخ سلطنتی وزیر دربار برای تحصن بیست نفر پیش آمد دوره ی خانه ی ی تحصن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۷۷۲۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جامعه نخبگانی غرب، مفهوم نامه سال ۹۴ رهبر انقلاب را امروز درک کرد
وقتی سال ۱۳۹۴ رهبر معظم انقلاب نامهای به جوانان غربی نوشتند و آنها را به بیداری و آگاهی دعوت کردند؛ شاید کمتر کسی چنین باوری داشت که روزی جامعه نخبگانی غرب به این سطح از بینش و بصیرت برسد و علیه جنایات رژیم صهیونیستی دست به تحصن و اعتراض بزند
به گزارش ایسنا، پایگاه بصیرت نوشت، هفتم ژانویه ۲۰۱۵ (۱۷ دیماه ۱۳۹۳) بود که افراد مسلح به دفتر یک مجله در فرانسه حمله کردند. در آن زمان گزارشهای ابتدایی حاکی از کشتهشدن ۱۲ نفر بود و تصاویر و فیلمهای این حمله ترویستی به سرعت در فضای مجازی منتشر میشد. مجله شارلی ابدو که یک مجله فکاهی و هجوآمیز بود بارها به مقدسات اسلامی و حتی مسیحیت توهین کرده بود و درونمایه مطالب این مجله تا حدود زیادی دینستیزانه و نژادپرستانه است. این حمله توسط دو نفر نامهای سعید کواشی و شریف کواشی انجام میشد و علت آن را چاپ کاریکاتوری از ابوبکر البغدادی رهبر گروه تروریستی داعش در این نشریه اعلام کردند. چند روز بعد القاعده یمن مسئولیت حمله را به عهده گرفت و رهبر این گروه در پیامی اعلام کرد که مهاجمان به شارلی ابدو دستور داشتند که به خاطر «توهین به پیامبر اسلام» به دفتر این مجله حمله کنند.
ماجرای «شارلی ابدو» موجب شد تا به چند مسجد و تعدادی از اماکن متعلق به مسلمانان در فرانسه حمله شود. گروههای افراطی و نژادپرستانه حمله به فرانسه را بهانهای یافتند تا جلوی موج مهاجرت از خارومیانه به کشورهای اروپایی را بگیرند و روزانه صحنههای تحقیرآمیزی از نحوه برخورد با مسلمانان در مرزهای کشورهای اروپایی از جمله یونان و صربستان منتشر میشد.
نامه هوشمندانه رهبر انقلاب به جوانان غرب در سال ۹۴
حمله به شارلی ابدو نه تنها موج اسلام ستیزی را متوقف نکرد بلکه آن را تشدید کرد و همین مجله در شماره بعدی خود کاریکاتوری از پیامبر اسلام (ص) را منتشر کرد. در واقع اوضاع جهانی از دو سو مسلمانان را هدف قرار میداد. از یک طرف داعش به عنوان نسخه اصلی اسلام به اروپا معرفی میشد و از طرفی مسلمانان آواره از دست داعش، در پشت مرزهای اروپا کتک میخوردند.
در حالی که سرخوردگی مسلمانان روز به روز در حال افزایش بود، رهبر معظم انقلاب اسلامی در هشتم آذر سال ۱۳۹۴ در یک ابتکار و فارغ از گفتگوهای معمول دیپلماتیک نامهای را خطاب به جوانان غربی نگاشتند. این نامه که عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی را خطاب قرار میداد، با اشاره به حوادث فرانسه بر چند موضوع اساسی که جهان اسلام و اروپا را درگیر کرده بود اشاره داشت.
در حقیقت رهبر معظم انقلاب با درک صحیح از شرایط غرب راهی را پیشپای جوانان کشورهای اروپایی گذاشتند که از آن طریق به راحتی به سمت اسلام حقیقی رهنمون میشدند و آن قرآن بود. هم زمان هم نمونههای فراوانی از هدایت جوانان و نخبگان اروپایی به سمت اسلام از طریق دسترسی بدون واسطه به قرآن وجود داشت.
تهدیدات دانشجویان آمریکایی را نمیترساند
حالا، اما بیش از ۲۰۰ روز از آغاز جنگ در غزه و کشتار مردم بیدفاع میگذرد و آمارها از این حکایت دارد که تاکنون حدود ۳۵ هزار نفر به شهادت رسیده و بیش از ۷۷ هزار نفر نیز مجروح شدهاند. در چنین شرایطی شاهد هستیم که اساتید و دانشجویان بسیاری از دانشگاههای غرب به صحنه آمده و نسبت به ادامه این جنایتها اعتراض میکنند. در این بین البته برخی معتقدند که فرهیختگان جهان غرب باید زودتر به کشتار مردم مظلوم غزه واکنش نشان میدادند نکته قابل توجه، اما گزارش شبکه ۱۲ اسرائیل از تظاهرات گسترده مردمی و اعتراضات سراسری دانشگاهیان در آمریکا علیه جنایات رژیم صهیونیستی بود که گزارشگر میگفت: «ما به لحظه انفجار و تعیین کنندهای نزدیک میشویم؛ تهدیدات واقعا دانشجویان را نمیترساند و آنها اصرار دارند که درآن مکانها بمانند!»
در ادامه باید گفت که رسانههای اسرائلی به این نخبگان اتهاماتی مانند یهود ستیزی میزنند یا ادعا میکنند که آنها تحت تاثیر جمهوری اسلامی ایران چنین رویکردی را در پیش گرفتهاند، اما واقعیت این است که ایران در مسیر خردمندانهای حرکت میکند که این روزها جامعه فرهیخته و دانشگاهی آمریکا نیز به آن پیبرده است.
تحصن ۴۰ دانشگاه و بازداشت شماری از دانشجویان
در ادامه باید اذعان کرد که دانشجویان ۴۰ دانشگاه در آمریکا و کانادا برای حمایت از غزه تحصن کردهاند، در همین راستا دانشگاه کلمبیا اعلام کرد که تخلیه تظاهرکنندگان حامی فلسطین را از محوطه این دانشگاه به تعویق انداخته است.
دانشگاه کلمبیا در نیویورک آمریکا تخلیه تظاهرکنندگان طرفدار غزه را از محوطه دانشگاه به تعویق انداخت. ریاست دانشگاه کلمبیا ضمن اعلام این خبر افزود که مذاکرات با تظاهرکنندگان حامی فلسطین پیشرفت نشان داده و این مذاکرات همچنان ادامه دارد و پلیس نیویورک به محوطه دانشگاه دعوت نشده است.
منابع خبری هم اعلام کردند که پلیس آمریکا تحصن دانشجویان دانشگاه ایندیانا را در حمایت از غزه و فلسطین هدف حمله قرار داد. این حمله پس از آن صورت گرفت که تحصن کنندگان حاضر به جمع کردن چادهای نصب شده در محوطه دانشگاه نشدند.
به گفته منابع مذکور، پلیس دستکم ۳۳ دانشجوی معترض به نسل کشی در غزه را در این دانشگاه بازداشت کرده است. تحصن دانشجویان دانشگاه جورج واشینگتن در حمایت از غزه و فلسطین نیز با وجود بازداشتها و سرکوبها همچنان ادامه دارد. پلیس آمریکا دانشجویانی را در دانشگاه اوهایو در حمایت از غزه و فلسطین تظاهرات کرده بودند، هدف حمله و سرکوب قرار داد و شماری از آنها را بازداشت کرد.
شعارهایی در حمایت از فلسطین و مردم ایران در دانشگاههای آمریکا
همچنین روز دوشنبه در دانشگاه ییل آمریکا نیز دانشجویان در ادامه تحصن دانشجویان در کالیفرنیا به اختصاص بودجه به رژیم اعتراض کردند که نزدیک به ۴۷ نفر از آنها نیز بازداشت شدند. در دانشگاه نیویورک نیز اساتید دانشگاه، درست وقتی که مسئولان دانشگاه سعی در متفرق کردن دانشجویان داشتند، اساتید اطراف دانشجویان، دیوار تشکیل دادند و اجازه ندادند تجمعهای اعتراضی متفرق شود. بخش جالب تجمعهای اعتراضی علیه حمایت دولت آمریکا از رژیم، شعارهایی بود که در حمایت از مردم ایران داده شد. گروهی از دانشجویان از عملیات ایران در سرزمینهای اشغالی نیز حمایت کردند. ادامه اعتراضات در کالیفرنیا و اوج گرفتن آن در دانشگاههای آمریکا تا آنجا ادامه پیدا کرد که «الیز استفانیک»، نماینده مجلس نمایندگان و هیات جمهوریخواه مجلس نمایندگان، نامهای ارسال کردند و بهخاطر عدم تامین محیط امن برای دانشجویان از او خواستند که استعفا دهد. با این حال، اما دولت بایدن همچنان حامیان فلسطین را یهودستیز خوانده و اقدام اعتراضی دانشجویان را محکوم کرده است.
جان کلام
این تحولات در حالی است که رسانههای رژیم صهیونیستی اعلام کردند که پلیس آمریکا طی هفته گذشته حدود ۵۵۰ دانشجو حامی فلسطین و غزه را در دانشگاههای بزرگ این کشور بازداشت کرد. در این میان باید گفت این احتمال وجود دارد که اعتراضات به جنایتهای رژیم صهیونیستی در جوامع دیگر نیز تکرار شود. نباید فراموش کرد که دستگاه رسانهای جهان همواره تلاش میکند که واقعیت آنچه در غزه میگذرد به گوش جامعه نخبگان نرسد. اما به دلیل حجم بالای جنایت در غزه رسانههای آمریکایی نتوانستند، فضا را بسته نگه دارند. لازم به یادآوری است که اساتید و دانشجویانی که نسبت به شرایط مردم مظلوم غزه اعتراض میکنند خطر دستگیری را به جان میخرند و این اقدام آنها نشان میدهد که این فرهیختگان به خاطر جمهوری اسلامی ایران چنین رویکردی را دنبال نکردهاند در واقع آنها آگاه شدهاند و وظیفه انسانی خود میدانند که از مردم مظلوم غزه دفاع کنند و این رویکرد نشانه دیگری از شکست اسرائیل است به عبارت دیگر باید خاطرنشان کرد که وقتی سال ۱۳۹۴ رهبر معظم انقلاب نامهای به جوانان غربی نوشتند و آنها را به بیداری و آگاهی دعوت کردند؛ شاید کمتر کسی چنین باوری داشت که روزی جامعه نخبگانی غرب به این سطح از بینش و بصیرت برسد و علیه جنایات رژیم صهیونیستی دست به تحصن و اعتراض بزند.
انتهای پیام